کد مطلب:107164 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

کلمه غریب 004











[صفحه 632]

(هرگاه زنان به حد كمال رسیدند، خویشاوندان پدر سزاوارترند). نص، منتهی درجه ی چیزها و پایان آنهاست مثل انتهای راه رفتن، چون نهایت رفتاری است كه چهارپا توانایی انجام آن را دارد، می گویی: نصصت الرجل عن الامر، یعنی پرسش خود را درباره ی چیزی از فلان كس به پایان رساندم، و وقتی پرسش را از او به پایان رسانیده ای كه آنچه او می داند، به دست آورده باشی. بنابراین مقصود امام (ع) از نص الحقاق به كمال رسیدن دختران است، یعنی از پایان خردسالی به حد بزرگی رسیدن. و این سخن، از فصحیترین و عجیبترین كنایات است، می فرماید: هرگاه دختران به این مرحله رسیدند، پس خویشان پدری كه به دختر محرمند- مانند برادران و عموها- از مادرش، برای شوهر دادن او- اگر بخواهند شوهرش دهند- سزاوارترند. و كلمه ی حقاق از ریشه محاقه، زد و خورد و مشاجره ی مادر است با خویشان پدری درباره ی دختر، و این كه هر كدام بگویند كه من از تو در شوهر دادن دختر سزاوارترم. گفته می شود حاققته حقاقا از همین ریشه است مثل جادلا یعنی، با او زد و خورد كردم. بعضی گفته اند: نص الحقاق یعنی: بلوغ عقل و رسیدن به حد كمال، زیرا مقصود امام (ع) منتهای كار و رسیدن دختر به آن حدی

است كه حقوق و احكام بر او واجب می شود. و كسی كه نص الحقایق روایت كرده است، آن را جمع حقیقت گرفته است. این است آن معنی كه ابوعبید قاسم بن سلام بیان كرده است، اما آنچه به نظر من می رسد آن است كه مقصود از نص الحقاق رسیدن دختر به مرحله ی ازدواج است كه تصرف در حقوق برایش ممكن می شود. از باب تشبیه به حقاق در مورد شتران، جمع حقه و حق و آن شتری است كه سه سال را پشت سر گذاشته و وارد سال چهارم شده و به جایی رسیده است كه سوار شدن بر آن و خوب راندنش ممكن می باشد. و حقائق نیز جمع حقه است كه هر دو روایت، به یك معنی است. و این معنی به روش عرب نزدیكتر است تا معنایی كه قبلا ذكر كردیم. آنچه را كه سید نقل كرده است- همانطوری كه خود او نیز می گوید- با گفتار عرب تناسب بیشتری دارد جز این كه نص الحقاق استعاره است، نه تشبیه، هر چند كه اساس استعاره نیز بر تشبیه استوار است. عصبه، یعنی: فرزندان و خویشاوندان پدری، از آن رو عصبه گفته اند كه آنان اطراف اویند و وابسته ی به او می باشند. بعضی گفته اند: ممكن است: مقصود از نص ارتفاع باشد، گفته می شود: نصت الضبه راسها، وقتی كه سوسمار سر خود را بلند كند. و از همان ریشه است: منصه العروس (حجله ی ع

روس) برای این كه عروس بالای حجله می رود، و امكان دارد كه كلمه ی حقاق را استعاره برای پستانهای كوچك آورده باشد، آنگاه كه برجسته و بالا آمده گردد و به صورت یك حقه درآید، یعنی وقتی كه پستان دختران در آن حد بالا آمد، خویشان پدری سزاوارترند تا مادر، چون وقت درك آنهاست و نشانه ی شایستگی شان برای همسری.


صفحه 632.